دانستنیهای علم

اطلاعاتی جذاب و شگفت انگیز از علوم گوناگون نوشته شده توسط زهراپیری

دانستنیهای علم

اطلاعاتی جذاب و شگفت انگیز از علوم گوناگون نوشته شده توسط زهراپیری

چندحقیقت جالب از زندگی آلبرت انیشتین

انیشتین با سر بزرگ متولد شد:وقتی انیشتین به دنیا آمد خیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ تا آنجایی که مادر وی تصور می‌کرد، فرزندش ناقص است،اما بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه‌های طبیعی بازگشت.

اوخیلی دیر زبان باز کرد:
یکی دیگر از مشهورترین جنبه‌های کودکی انیشتین این است که او خیلی دیرتر از بچه‌های معمولی صحبت کردن را آغاز کرد. طبق ادعای خود انیشتین، او تا سن سه سالگی حرف زدن را آغاز نکرده بود و بعد از آن هم حتی تا سنین بالاتر از نه سالگی به سختی صحبت می‌کرد. به دلیل پیشرفت کند کلامی‌انیشتین، و گرایش او به بی‌توجهی به هر موضوعی که در مدرسه برایش خسته کننده بود و در مقابل توجه صرف او به مواردی که برایش جالب بودند باعث شده بود که برخی همچون خدمه منزل انیشتین او را کند ذهن بدانند. البته در زندگی انیشتین، این اولین و آخرین باری نبود که چنین انگ‌ها و نظرات آسیب شناسانه‌ای به او نسبت داده می‌شد.

حافظه‌اش به خوبی آنچه تصور می‌شود نبود:

مطمئنا انیشتین می‌توانسته کتاب‌های مملو از فرمول و قوانین را حفظ کند،اما برای به یاد آوری چیزهای معمولی واقعا حافظه ضعیفی داشته است. او یکی از بدترین اشخاص در به یاد آوردن سالروز تولد عزیزان بود و عذر و بهانه‌اش برای این فراموشکاری، مختص دانستن آن [تولد] برای بچه‌های کوچک بود یا بطور مثال انیشتین سرعت صوت را از حفظ نمیدانست و وقتی از وی دراین مورد سوال می‌کردند میگفت اینها چیزهایی است که همه آنرا میدانند پس من وقتم را برای دانستن آنها تلف نمی‌کنم! 


او ازداستان‌های علمی-تخیلی متنفر بود:انیشتین از داستان‌های تخیلی بیزار بود. زیرا که احساس می‌کرد، آنها باعث تغییر درک عامه مردم ازعلم می‌شوند و در عوض به آنها توهم باطلی از چیز هایی که حقیقتا نمی‌توانند اتفاق بیفتند میدهد.
به بیان او "من هرگزدر مورد آینده فکر نمی‌کنم،زیراکه آن به زودی می‌آید. به این دلیل او احساس می‌کرد کسانی که بطور مثال بشقاب پرنده‌ها را می‌بینّند باید تجربه‌هایشان را برای خود نگه دارند.

او در آزمون ورودی دانشگاهش رد شد!درسال 1895 در سن 17 سالگی،انیشتین که قطعا یکی از بزرگترین نوابغی است،که تا کنون متولد شده،در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوییس رد شد.
 در واقع او بخش علوم وریاضیات را پشت سر گذاشت ولی در بخش های باقیمانده، مثل تاریخ و جغرافی رد شد.وقتی که بعدها از او در این رابطه سوال شد؛او گفت:آنها بی نهایت کسل کننده بودند، و او تمایلی برای پاسخ دادن به این سوالات را در خود آحساس نمی‌کرد.

علاقه‌ای به پوشیدن جوراب نداشت:انیشتین در سنین جوانی یافته بود که شصت پا باعث ایجاد سوراخ در جوراب می‌شود.سپس تصمیم گرفت که دیگر جوراب به پا نکند و این عادت تا زمان مرگش ادامه داشت.
علاوه بر این او هرگز برای خوشایند و عدم خوشایند دیگران لباس نمی‌پوشید، او عقیده داشت یا مردم اورا می‌شناسند و یا نمی‌شناسند.پس این مورد قبول واقع شدن[آن هم از روی پوشش] چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟ 

او فقط یکبار رانندگی کرد:
انیشتین برای رفتن به سخنرانی‌ها و تدریس در دانشگاه، از راننده مورد اطمینانش کمک می‌گرفت. راننده وی نه تنها ماشین اورا هدایت می‌کرد، بلکه همیشه در طول سخنرانی‌ها در میان، شنوندگان حضور داشت. انیشتین، سخنرانی مخصوص به خود را انجام می‌داد و بیشتر اوقات راننده اش، بطور دقیقی آنها را حفظ می‌کرد. یک روز انیشتین در حالی که در راه دانشگاه بود، باصدای بلند در ماشین پرسید:چه کسی احساس خستگی می‌کند؟ راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتین سخنرانی کند، سپس انیشتین بعنوان راننده او را به خانه بازگرداند.
عدم شباهت آنها مسئله خاصی نبود. انیشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود، و در دانشگاهی که وقتی برای سخنرانی داشت، کسی او را نمی‌شناخت و طبعا نمی‌توانست او را از راننده اصلی تشخیص دهد.
او قبول کرد، اما کمی تردید در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از راننده‌اش پرسیده شود، او چه پاسخی خواهد داد، در درونش داشت.
به هر حال سخنرانی به نحوی عالی انجام شد، ولی تصور انیشتین درست از آب در آمد. دانشجویان در پایان سخنرانی انیشتین جعلی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند.
در این حین راننده باهوش گفت "سوالات بقدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می‌تواند به آنها پاسخ گوید "سپس انیشتین از میان حضار برخاست وبه راحتی به سوالات پاسخ داد،به حدی که باعث شگفتی حضار شد".

الهام گر او یک قطب نما بود:انیشتین در سنین نوجوانی یک قطب نمابه عنوان هدیه تولد از پدرش دریافت کرده بود.
وقتی که او طرز کار قطب نما را مشاهده می‌نمود، سعی می‌کرد طرز کار آن را درک کند. او بعد از انجام این کار بسیار شگفت زده شد.بنابر این تصمیم گرفت علت نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد